کدام لنزها به اندازه کافی اکسيژن را عبور می دهند؟
در سالهايي که من دانشجو بودم (اگر چه اميدوارم هميشه بتوانم دانشجو بمانم)، معروفترين روش برای تعيين ميزان اکسيژن عبور کننده از لنز و کافی بودن يا کم بودن آن، تعيين درصد آب لنز نرم و دانستن Dk لنز RGP بود. در اولين سالهای بعد از تحصيل، لنزهای RGP جديدی به بازار ايران وارد شده بود که Dk برابر با 90 داشت و غوغايی به پا شده بود که لنزهای RGP هماهنگی بيشتری با فيزيولوژی چشم دارند و بهتر است لنزهای RGP را جايگزين لنزهای نرم کنيم. اين موضوع در اواسط دهه نود در واقع گرايشی بود که بسياری از تجويز کنندگان لنز در پی گرفته بودند و دور از واقعيت هم نبود. اين موج تا حدی با تاخير به ايران رسيده بود و در واقع در اواسط دهه هشتاد ميلادی يعنی اواسط دهه شصت هجری شمسی آغاز شده بود. دانشمندان و کلينيسينها متوجه شده بودند که عوارض ناشی از کمبود اکسيژن (Hypoxia)، در مورد لنزهای نرم بسيار جدی است. در آن زمان، دو راه حل برای اين موضوع پيدا کردند:
1) شايعتر کردن کاربرد لنزهای RGP (اينکار نمی توانست بطور صد در صد موفق باشد، چون لنزهای RGP در هر حال برای بسياری از مردم قابل تحمل نيستند).
2) استفاده از لنزهای نرم پر آب (اينکار هم با مشکلاتی مواجه بود که در زير خواهيم ديد).
راه حل اول به ايران راه پيدا کرد چون نيازمند تغيير فکر در جامعه نبود. ولی راه حل دوم نياز به کار گروهی و فرهنگسازی داشت و به همين علت در ايران شهرتی پيدا نکرد. چرا؟ به يک علت بسيار ساده: همانطور که خربزه پرآبتر ولی کم دوامتر از چوب است (!)، لنزهای پر آب هم در قياس با لنزهای کم آب، دوام کمتری دارند. يک سوال ساده ديگر بوجود آمد و بی جواب ماندن همين سوال، باعث شد که مردم ما سالها سال از لنزهايی استفاده کنند که طراحی آنها متعلق به دهه هشتاد ميلادی (حدود بيست سال پيش) است! اين سوال چه بود؟
همه کسانی که لنز تجويز می کردند، از خود می پرسيدند: "من اگر به مريضم بگويم که اين لنز بهتر از لنزهايی است که قبلاً مصرف کرده ای، ولی بايد آنرا حداکثر بعد از سه ماه دور بياندازی، از من قبول نخواهد کرد و دو تا کوچه آنطرفتر، از کس ديگری لنز را خواهد گرفت چون مگر می شود چيزی بهتر از چيز ديگر باشد ولی دوام آن کمتر باشد؟"
ولی امروز بايد به فکر راه حل باشيم چرا که موضوع جدی تر از گذشته است. شرکتهای اصلی توليد کننده لنز مجبور هستند بتدريج توليدات قديمی کم اکسيژن خود را از رده خارج کنند. چه ما بخواهيم و چه نخواهيم، استانداردهای جديدی برای لنز مطرح شده که دو گزينه و فقط دو گزينه را پيش روی ما باقی می گذارد: يا بايد خود را به سطح استانداردهای امروزی دنيا برسانيم و کار را ادامه بدهيم و يا بايد مصرف لنزهای توليد شده در کارخانه های قارچی رده پايين خاور دور را قبول کنيم. مشکل کارخانه های نوظهور اين است که قادر به سرمايه گذاری گسترده در زمينه های تحقيقاتی و بهبود توليد نيستند و مجبورند بر پايه دستگاهها و طراحی های واپس زده شرکتهای کهنه کار و پر سرمايه کار کنند و اين موضوع عين واقعيت است!!!!
استانداردهای امروزی استفاده از لنز چيست؟ بتدريج با هم بررسی خواهيم کرد ولی فعلاً فقط يک قلم از اين استاندارد را حضورتان تقديم می کنم:
در استفاده از کنتاکت لنز، برای سالم ماندن قرنيه در شرايط باز بودن چشم، Dk/t نبايد کمتر از 24 باشد!!!
يعنی برای مصرف لنز در طول ساعات بيداری، لنزی اکسيژن کافی به قرنيه انتقال می دهد، که Dk/t آن بيشتر از 24 باشد.
در استفاده از کنتاکت لنز، برای سالم ماندن قرنيه در شرايط بسته بودن چشم، Dk/t نبايد کمتر از 125 باشد!!!
باور می کنيد يا نه، نمی دانم. ولی دوره سنجيدن اکسيژن لنز بر حسب درصد آب موجود در آن مدتهاست که گذشته!! اکثر مردم ما از لنزهايی استفاده می کنند که طراحی آنها متعلق به بيست سال پيش است. مردم ما از لنزهايی استفاده می کنند که Dk/t آنها، بندرت بيشتر از 10 است!! چرا؟ چون ما يعنی من و شما نخواسته ايم غير از اين باشد. چطور است که حتی پيکان بيست سال پيش با پيکان امروز قابل مقايسه نيست ولی لنزهای امروزی مردم ما، هيچ فرقی با بيست سال پيش ندارد؟ همکاران گرامی، کمک کنيد تا با هم به اين سوال جواب دهيم. اين سوال جدی است. آيا واقعاً در طی بيست سال گذشته همه چيز پيشرفت کرده به استثنای علم کنتاکتولوژی؟
اگر هم تا به امروز نمی دانستيد، از امروز می دانيد که برای تجويز لنز مصرف DW يا روزانه، درصد آب ملاک نيست. مقدار Dk/t می نيممی مطرح است که در دنيا مورد تاييد است و بايد در تجويز لنز رعايت شود. فکر کنيد و بگوييد چه بايد بکنيم. پيروز باشيد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر