در قسمتهای قبلی در باره چندين نوع لنز با هم صحبت کرديم و در مجموع انواع زير را بررسی کرديم
1) لنزهای ساخته شده از جنس شيشه در سال 1887
2) لنزهای پلاستيک سختPMMA، 1936
3) لنزهای نرم از نوع HEMA ، 1960
4) لنزهای سيليکون الاستومر، 1965
5) لنزهای RGP ، 1974
6) لنزهای سيليکون هايدروژل، 1998
در فاصله ای که من در حال مقدمه چينی بودم، آقای عليميرزايی در شماره مورخ 20 سپتامبر مطلبی را در مورد GPC و تعويض مکرر عدسيهای تماسی عنوان کردند. در اين قسمت کمی درباره لنزهای نرم نوع HEMA صحبت خواهيم کرد تا زمينه برای باز کردن بحث بسيار مهمFrequent Replacement یا تعويض مکرر لنزها مهيا شود.
همانطور که در فهرست بالا می بينيد، سومين نسل عدسيهای تماسی همان لنزهايی است که شايد بتوان آنها را متداولترين لنزهای امروز ايران بدانيم. علت شهرت اين لنزها، راحت بودن روش تجويز و راحتی نسبی مصرف کننده بود. شايد کمتر به ياد آوريم که اين لنزها برای اولين بار در سال 1960 اختراع شدند و امروزه 43 سال از ابداع آنها می گذرد. کاری که Witcherle ، چشم پزشک اهل چکسلواکی انجام داد بسيار با اهميت بود چرا که ماده ای که بدست آورده بود به آسانی قابل تراش بود. اين ماده در ابتدا بصورت جامد تراشکاری می شود و سپس با روش بخصوصی آبگيری آن انجام می شود. اما نکته جالب توجه اين بود که دولت چکسلواکی به او اجازه فعاليت نداد. ویتچرله از مردانی نبود که با اينگونه موانع کار را متوقف کند. در کشورهای کمونيستی هنوز هم اسباب بازی بسيار معروفی بنام Constrooktor وجود دارد که از تعداد زيادی قطعات فلزی و پلاستيکی تشکيل شده. اين قطعات با کمک پيچ و مهره به هم وصل می شوند و اسباب بازيهای مختلفی مثل هواپيما و اتومبيل بدست می آيد. ویتچرله با اين اسباب بازی پسرش، وسيله ای را ساخت که 10 عدد تکمه خشک پلاستيکی را روی آن قرار می داد و با چرخاندن همه تکمه ها بصورت همزمان، در هر وعده 10 عدسی نرم را بصورت پنهانی تراش می داد و توليد می کرد! در تصوير موجود از اين دستگاه که بزودی انشاالله چند روز ديگر روی وبلاگ iransoftlens انتقال خواهد يافت (با کمک دوست عزيزمان آقای عليميرزايی)، به خوبی ديده می شود که برای جلوگيری از داغ شدن عدسی در حال تراش، لوله هایي به قست بالايی دستگاه نصب شده که مايع خنک کننده را روی لنز می ريخته. بدينترتيب، توليد اين لنز آنقدر ساده بود که حتی با کمک يک اسباب بازی ساده، می شد آنرا توليد کرد. اين روش تا بيست سال پيش تنها روش موجود برای توليد لنزهای نرم بود ولی بزرگترين مشکل آن وقتگير بودن آن بود. در اين روش که همان روش معروف Lathe Cut است، استفاده از نيروی انسانی اجتناب ناپرير است و طولانی بودن و دستی بودن آن باعث می شود در توليد انبوه کاربردی نداشته باشد. به همين علت در مراحل بعدی تحول علم کنتاکتولوژی، لازم بود روشهای توليد ارزانتری ابداع شود که توليد انبوه را امکانپذير کند. با پيدايش روش Spin Casting کار ساده تر شد ولی باز هم نياز به روشهای ارزانتر محسوس بود چون Spin Casting نيز نياز به اجرای مراحل مختلف و نيروی انسانی دارد. Moulding يا قالبگيری امکانات بيشتری را برای ساخت لنزهای نرم به ارمغان آورد که انشاالله در مورد روشهای جديد منتج شده از آن در آينده صحبتی خواهيم داشت.
راحتی که با لنزهای نرم برای مردم بوجود آمد، باعث شد که ضرورت توليد انبوه اين لنزها بيش از پيش احساس شود ولی امکان توليد ارزانقيمت آن نبود. بتدريج معلوم شد که لنزهای نرم چند عيب عمده ديگر هم دارند. در قسمت ششم در باره اين نواقص مطالعه بفرماييد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر